او هـــــم آدم اســـــت

اگر دوســـــتت دارم هایت را نشـــــنیده گرفت

غـــــصـــــه نـــــخور

اگـــــر رفـــــت گـــــریـــــه نـــــکـــــن

یـک روز چــشــم های یک نــفـــر عاشــقــش میکند

یک روز معــــنی کــــم محــــلی را مــــیفهمد

یک روز شکــــستن را درک مــــیکند

آن روز میـــــفهـــــمـــــد کـــــه

آه هایی کـــــه کشـــــیدی از ته قلبـــــت بوده . . .

دانلود آهنگ جدید Kelly Clarkson به نام Underneath the Tree با لینک مستقیم

سبک : Pop

کیفیت : Mp3 320 Kbps

آلودگی محیط زیست و راهکارهای رفع آن

آلودگی محیط زیست:

آلودگی عبارت است از آغشته شدن هوا، زمین و آب به موادی که ؛ سلامت
انسان، حیوان و یا گیاه را به خطر می اندازند و یا به طور نامطلوب استفاده از
منابع طبیعی را تحت تأثیر قرار می دهند.

   بحث آلودگی محیط زیست و گرم شدن کره زمین ازجمله مباحثی
است که امروزه تمام دانشمندان محیط زیست را  به خود مشغول نموده است و این
تغییرات اقلیمی که پیامد های ناگوار را برای انسانها ببار خواهد آورد، از اثر بی
توجهی های انسان ها   در استفاده از منابع
طبیعی و تولید بیش از حد گازهای گلخانه ای توسط کشور های صنعتی می باشد پیامد های
ناگوار ناشی از این بی تفاوتی ها درقبال محیط زیست برای همه انسانها یکسان می باشد
این امر سبب شده است تا  دولت مردان بسیاری از کشورها در تلاش راه پیشگیری از
آلودگی بیشتر محیط زیست  و کاهش تولید گازهای گلخانه ای برآیند ، البته در شهر
های کوچک که دستگاه های صنعتی و وسایل نقلیه که باعث تولید گاز های کاربونیک
میگردند کمتر است آلوده گی محیط زیست مشکل جدی نیست ، اما طوری که گفته  اند دفع واقعه را پیش از وقوع باید کرد ایجاب می نماید تا درقبال
حفاظت محیط زیست همه انسانها مسئولانه عمل نمایند و نگذارند که مشکل آلودگی به حدی
برسد که مهار کردن آن محال به نظر آید.

رعایت اخلاق محیط زیستی:

محیط زیست ما همان مکانی است که ما درآن زندگی می کنیم و این منابع که
برای استفاده انسانها قرار دارند باید  برای منابع که تشکیل دهنده محیط زیست
هستند ارزش قایل بود و  در استفاده از آن اعتدال را رعایت کنیم اگر از آب
برای نوشیدن و دیگر احتیاجات زندگی استفاده می کنیم باید متوجه پاک بودن آن و پاک
نگه داشتن آن وهم چنین جلوگیری از استفاده بی مورد آن باشیم و یا به طور مثال وقتی
محیط زیست ما توسط هر نوع مواد آلاینده درحال آلوده شدن هست هر شخص با ید خود را
 مسئول  پاک نگه داشتن محیط بداند تا که
انسان اخلاق محیط زیستی را رعایت کرده باشد  .

 حفظ حیات وحش:

تمام جانداران به نحوی در تعادل اکوسیستم نقش  دارند .انقراض و یا
از بین بردن این جانداران ارتباط مستقیم به تخریب محیط زیست و اکوسیستم دارد .  دقت به پاکیزه نگه داشتن محیط زیست برای سر سبزی
 و حفاظت از حیات وحش یکی از راه هایی است
که در داشتن یک محیط سالم با همه زیبایی هایش موثر می باشد.

 نصب پوستر های تبلیغاتی:

نصب پوستر های تبلیغاتی از طرف اداره محیط زیست در مکان های عمومی
مانند کلینیک ها ،پارکها  نیز برای روشنی اذهان عامه در رابطه  به حفاظت
محیط زیست ،سر سبزی محیط ،حفاظت از درختان و محل های تفریحی در راه جلوگیری از        آلودگی ما را کمک می نماید تا توسط همین
تبلیغات سطح آگاهی اقشار مختلف جامعه را بالا ببریم ،تبلیغات در روحیه انسانها
مخصوصا کودکان خیلی تاثیر گذار می باشد با تبلیغات محیط زیستی میتوان اطفال را با
مسئولیت درقبال محیط زیست آشنا کرد.

یاسمن محمودیان پور

خلاصه فصل چهارم کتاب پی یر بوردیو (ریچارد جنکینز، ترجمه لیلا
جوافشانی وحسن چاوشیان )

عمل ، ریختار و میدان

محور اصلی جامعه‏شناسی بوردیو، تلاشی است برای گریز از انتخاب
اجباری میان سوبژکتیویسم یا ابژکتیویسم. یا همان نبرد میان کنشگر و ساختار که
گیدنز نیز پیشتر با ارائه نظریه دوآلیته ساختار و عاملیت تکلیف خود را با این پرسش
روشن نمود.در این فصل جنکینز به نظریه های عمل اجتماعی بوردیو پرداخته است که به
نوعی مهم ترین بخش از آثار اوست.در واقع مولف با اشاره به تلاش بوردیو برای فراتر
رفتن از انتخاب اجباری و تشریفاتی از میان سوبژکتیویسم و ابژکتیویسم نتیجه می گیرد
که مدل وی از بشریت و انسان شناسی فلسفی او همچنان اسیر تناقض حل نشده جبرگرایی و
اختیارگرایی است و کفه استدلال های او به نفع جبرگرایی سنگینی می کند.جنکینز
با عنوان "عمل و منطق آن " از اینکه رهیافت بوردیو به نظریه پردازی
درباره عمل اجتماعی از همان گام نخست با مجموعه ای از تاکیدها مشخص و متمایزمی
شود،سخن  می
گوید:"تاکید بر ساختن الگویی آماری از واقعیت به عنوان یک داده اساسی ؛ تاکید
بر مسئله دار بودن آنچه مردم می گویند به عنوان چیزی غیر از تاملی ساده درباره آن
چه در سر آن ها می گذرد یا توصیف معتبری از دنیای اجتماعی ؛ تاکید بر ماهیت خلق
الساعه و استراتژیک عمل که در تعارض با بررسی رفتار به عنوان پدیده ای تحت هدایت
قواعد است ؛ و تاکید بر ضرورت تحلیل در زمانی که ریزه کاری ها و جزئیات زندگی
اجتماعی را در زمان و مکان جای می دهد. جامعه شناسی
بوردیو  ازانتخاب  اجباری و تشریفاتی  در میان
سوبژکتیویسم و ابژکتیویسم فراتر می رود.او میان آدمی که درگیر زندگی جبری
است  و آدمی که آگاهانه عمل میکند  تمایز گذارده و جبر گرایی
را رد میکند.این موضوع یک رشته  تقابل های همسان را در ذهن متبادر می
شود مثل فرد در برابر جامعه , کنش در برابر ساختار , آزادی در برابر ضرورت، وی
نطریه کلان به مفهموم نظریه برای نظریه را رد می کند.برنامه فکری او برنامه ای
منسجم و انباشتی است و از پیچیدگی های فلسفی فراوانی برخوردار است که فهم آنرا تا
میزانی دشوار می سازد.   دراین فصل مهمترین
ابزارهای تفکر بوردیو یعنی عمل ، ریختار و میدان بیان شده است .

در باب عمل مهمترین برنامه بوردیو در تلاش او برای برساختن مدل
نظری عمل اجتماعی است . او در گام نخست تلاش می کند یک مدل نظری از عمل اجتماعی
بسازد ، یعنی کاری بیش از بدیهی پنداشتن آنچه مردم در زندگی روزانه خود انجام می
دهند ، البته بدون از دست دادن چشم اندازهای وسیع تر زندگی اجتماعی .بیش از هر چیز
باید گفت که عمل در مکان و مهم ترازآن در زمان جای می گیرد . عمل چیزی است که که
می توان به صورت سه بعدی و ضرورتا لحظه به لحظه آن را مشاهده کرد . زمانمندی و گذر
بی وقفه زمان ، یکی از خصوصیات اصل موضوعه ای ( اگزیوماتیک ) عمل است . زمان هم
قید و محدودیت و هم منبعی برای کنش متقابل اجتماعی است ، علاوه بر آن عمل ذاتا با
ضرباهنگ آن تعریف می شود . عمل به مثابه پدیده ای اجتماعی مرئی و عینی بیرون از
زمان و مکان قابل درک نیست . از نظر
بوردیو عمل به صورت آگاهانه سازماندهی و هماهنگ نمی شود . هیچ چیز تصادفی یا کاملا
اتفاقی نیست ، همانطور که که هر چیزدر پی چیز دیگر می آید ،عمل نیز رخ می دهد .
چیزی که بوردیو در اینجا سعی در بیان آن دارد به بهترین نحو در مفاهیم حس عملی یا
منطق عملی قابل درک است . این حس عملی دارای دو جنبه است که اولی ضرورت قریب
الوقوع در دنیای اجتماعی است . هر چند که عمل در اغلب موارد بدون تعمد آگاهانه به
اجرا در می آید اما بدون قصد و هدف نیز انجام نمی پذیرد . این مورد را می توان به
صورت توصیفی که بوردیو از رویگردانی خویش از ساختارگرایی می کند خلاصه کرد .یعنی
چرخش از قواعد به استراتژی ها. بوردیو با ساختن این مدل استراتژی و استراتژی
پردازی ، امیدوار است که از ثنویت گرایی متمایز اما مرتبط با یکدیگر فاصله بگیرد.

بوردیو به دنبال پر کردن شکاف میان ذهنیت گرایی و عینیت
گرایی می باشد.او این شکاف را از طریق
مفاهیم ریختار، میدان و رابطه دیالتیکی میان آنها  پر می نماید.او"
ریختار" را چنین تعریف می کند: نظام اکتسابی شاکله های زاینده ای است که به
صورت عینی با اوضاع و شرایط خاصی که در آن شکل می گیرد سازگار می شود. ریختار،خلق
و خو هایی هستند که در موجودات بشری جسمیت می یابند. به نظر بوردیو بدن ابزاری برای یادآوری است
که مبانی و مقدمات فرهنگ و دسته بندیهای عملی –ریختار در فرایند یادگیری و اجتماعی
شدن که از همان اوان کودکی آغاز می شود ، بر آن حک و رمزگذاری می شود بدین ترتیب
در مفهوم ریختار، امر شخصی
با امر اجتماعی ترکیب می شود. عمل اجتماعی گرایش به شکل بخشیدن ریختار دارد و ریختارنیز در جهت این عمل می کند که عمل را
ایجاد و وحدت بخشد.البته ریختارتعیین کننده جبری اندیشه و کنش نیست.ولی انسانها
منطقی برای عمل کردن دارند.پس ریختار زیر سطح آگاهی و زبان و فراسوی باریک بینی
های درون گرایانه و نظارت اراده کارکرد دارد.هرچند که ما به ساختمان ذهنی و عملکرد
آن آگاه نیستیم ،اما منش در بیشتر فعالیت های عملی مان ،مانند شیوه خوردن ،راه
رفتن ،صحبت کردن خود را نشان می دهد.

یک میدان ،عرصه ای اجتماعی است که مبارزه ها یا تکاپو ها بر
سر منابع ،منافع معین و دسترسی به آنها صورت می پذیرد. میدان ها با اقلامی تعریف و
مشخص می شوند که محل منازعه و مبارزه هستند. هر میدان به دلیل محتوای تعریف کننده
خود،منطق متفاوتی دارد که هم محصول و هم تولید کننده منشی است که مختص و در خور آن
میدان است.بوردیو میدان را مفهومی برای تحلیل اجتماعی می داند که روابط اجتماعی در
آن محوریت دارند.میدان ،شبکه روابط میان موقعیت ها ست که تعین هایی به عاملان و
نهادها تحمیل می کنند.میدان نظام ساخت یافته موقعیت هایی است که توسط افراد یا
نهادها اشغال می شود که ماهیت آن تعریف کننده وضعیت برای دارندگان این موقعیت
هاست.هر قدر جامعه به لحاظ فناوری پیچیده تر و به لحاظ اجتماعی تمایز یافته تر
باشد،میدان ها یا خرده جهان های اجتماعی نسبتا مستقل و خودمختار بیشتری وجود خواهد
داشت.بوردیو مفهوم میدان را در رابطه با میدان قدرت (سیاست) ، نقشه ساختار عینی
میدان و منش های عاملان بررسی می کند. بنابراین میدان نظام ساخت یافته موقعیت هایی
است که توسط افراد یا نهاد ها اشغال می شود. مرز میان میدان ها نامشخص و در حال
تغییر است و تنها با پژوهش تجربی می توان آنها را مشخص کرد.بوردیو  معتقد به پژوهش های
تجربی است و این موضوع در سراسر آثار وی مشهود است.او معتقد است  هر میدانی زمینه واسط
حیاتی و مهمی است  که در آن  عوامل بیرونی بر نهادها و عمل افراد تاثیر می
گذارند.میدانها ورودی های مختلفی دارند. آنها از نظر شیوه سازماندهی یا ساخت یابی
و شیوه کارکرد یا عملکردشان  همسانی و شباهت های زیادی با هم دارند.   زیرا
عناصر میدان نظیر حاکم و محکوم ،سلطه گر و تحت سلطه ... مشترک اند. سرمایه از
اقلام با ارزش میدان اجنماعی می باشد.میدان همانند بازار رقابتی است که در آن
انواع سرمایه ها(اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و نمادین) به کار برده می شود و محل عرضه
و تقاضاست.بوردیو به رابطه میان ریختار و میدان توجه بسیار دارد.  

جنکینز با استفاده از میان تیتر
"ریختار" پس از ارایه تعاریف متعددی که از ریختار وجود دارد نظریات
بوردیو را در مورد این مفهوم بررسی می کند و می نویسد که بوردیو بعضی از معناهای
اصلی این مفهوم را که به رابطه میان بدن و ریختار مربوط میشود حفظ  می کند.همچنین اشاره می کند که بین دیگری از تجسم ریختار را می
توان در استفاده بوردیو از واژه "سلوک" دید.در ادامه این فصل با عنوان "میدان،بازار و
سرمایه" مواجه می شویم که جنکینز در توضیح این مفاهیم در آثار بوردیو می
نویسد:" بنا به تعریف بوردیو، یک میدان ، عرصه ای اجتماعی است که مبارزه ها
یا تکاپوها بر سر منابع و منافع معین و دسترسی به آن ها درآن صورت می پذیرد."  سپس اضافه می کند که
استفاده بوردیو از واژه سرمایه برای توصیف اقلام با ارزش میدان های اجتماعی می
تواند نشان دهنده استفاده وی از استعاره اقتصادی برای فهم زندگی اجتماعی باشد؛ به
همین ترتیب اسفاده او از استعاره بازار نیز می تواند دلیلی بر همین مدعا باشد."هستی شناسی ،معرفت شناسی و نظریه " میان تیتر دیگر این فصل
است  که مولف درآن نوشته های بوردیو را در سطح هستی شناسی ناشی از پذیرش
تجربه گرایی  شکاکانه می داند. معرفت شناسی بوردیو شکلی از واقع گرایی است که می توانیم آن
راسازمایه گرایی بنامیم.واقع گرایی به معنی این دیدگاه است که واقعیت جایی ورای یا
در پس جهان پیدای ظواهر نهفته است.سازمایه گرایی نیز به این معنا است که دنیای
اجتماعی به صورت ساختار عینی و مادی روابط تلقی می شود.این ساختار در دسترس مشاهده
مستقیم نیست.در واقع چیزی را که ما می توانیم ببینیم باید به نوبه خود با همان ساختار
زیربنایی روابط مادی تبیین شود.