سه شنبه 92 مهر 30 , ساعت 4:22 عصر
قهر کرده اید انگار ؟ درست
نمیگویم؟
حاجی دیگر
نمیخندی ...!
نمیخندی ...!
چه شده آن
لبخندهای
دائمت؟
لبخندهای
دائمت؟

حاجی آنطور
درخودت رفته ای دلم غصه اش میشود
...
درخودت رفته ای دلم غصه اش میشود
...
سرت را بالا
بگیر...
بگیر...
به چه می
اندیشی؟
اندیشی؟
از چه
دلگیری؟ ...
راستی حاجی
! قبلا ها یه عده ای
میگفتند
دلگیری؟ ...
راستی حاجی
! قبلا ها یه عده ای
میگفتند
شماها رفتید
بجنگید که چه
بشود؟
بجنگید که چه
بشود؟
خودتان
خواستید ،خودتان هم شهید
شدید
خواستید ،خودتان هم شهید
شدید
آن وقتها
جبهه میگرفتم و جوابشان را
میدادم.
جبهه میگرفتم و جوابشان را
میدادم.
حالا
خودمانیم حاجی،
خودمانیم حاجی،
بینی و بین
الله رفتی که چه
بشود؟
الله رفتی که چه
بشود؟
رفتی که
آزادی داشته
باشیم؟
آزادی داشته
باشیم؟
رفتی که عده
ای مانتوهایشان روز به روز تنگ تر
ای مانتوهایشان روز به روز تنگ تر
و روسری
هایشان روز به روز کوچکتر
شود؟
هایشان روز به روز کوچکتر
شود؟
رفتی که ماه
محرمی هم پارتی
بگیرند
محرمی هم پارتی
بگیرند
و جشن های
آنچنانی؟
آنچنانی؟
رفتی که عده
ای دختر و پسر به هم که
میرسند
ای دختر و پسر به هم که
میرسند
دست بدهند و
اگر ندهند به هم بگویند عقب مانده
؟
اگر ندهند به هم بگویند عقب مانده
؟
حاجی جان ؛
جای پلاکت
را این روزها زنجیرهای قطور گرفته
!
را این روزها زنجیرهای قطور گرفته
!
جای شلوار
خاکی ات را شلوارهای پاره پوره
خاکی ات را شلوارهای پاره پوره
و چاک چاک
گرفته (که به زور پایشان نگهش میدارند)!
گرفته (که به زور پایشان نگهش میدارند)!

جای پیراهن
ساده ی "مردانه ات" را
تی شرت های
مارک دار
گرفته
مارک دار
گرفته
(بعضا آب
رفته اند)
!
رفته اند)
!
پسرانمان
زیر ابرو بر میدارند !
زیر ابرو بر میدارند !
دخترمان
ابرو تیغ میزنند
!
ابرو تیغ میزنند
!
اوضاعی شده
دیدنی ... پارکها ، سینماها ،
دیدنی ... پارکها ، سینماها ،
پاساژها شده
اند سالن مد ! و البته دوست
یابی!
اند سالن مد ! و البته دوست
یابی!
حاجی تو
رفتی که خودت را پیدا کنی و خدایت
را
رفتی که خودت را پیدا کنی و خدایت
را
نوشته شده توسط زیبا | نظرات دیگران [ نظر]