گذشت سه ماه و اندی از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، هنوز وزارتخانه وزارت ورزش
و جوانان سکاندار اصلی خود را نشناخته و بعد از مسعود سلطانیفر که نتوانست رای
اعتماد نمایندگان مجلس را بگیرد، این صالحیامیری است که بهعنوان سرپرست در این
وزارتخانه مشغول به فعالیت است. امیری در این مدت کوتاه حضورش با توجه به سیاست
تنشزدایی، دستاوردهای خوبی در حوزههای مختلف ورزش به دست آورده؛ نتیجهای که شاید
بیانصافی باشد همه را به صرف حضوری کوتاه به نام وی ثبت کرد. با این حال در این
میان آنچه در این کارنامه بیشتر به چشم میخورد، عملکرد خارجیهای تیمهای مختلف
ملی است. صعود تیم ملی فوتبال کشورمان برای چهارمین بار به جامجهانی با کارلوس کیروش
اولین اتفاق این روزهای خوب ورزشمان بود. صعودی که فقط تبریک آن سهم دولت یازدهم
شد. تیم ملی والیبال کشورمان با هدایت خولیو ولاسکو، سرمربی آرژانتینی و کارنامهدار
کشورمان که شروع درخشش در اولین حضور در لیگ جهانی والیبال بود و در نهایت هم به
قهرمانی در جام ملتهای آسیا در دولت تدبیر و امید ختم شد. پائولو مالارا، سرمربی
تیم ملی واترپلو توانست برای نخستینبار در تاریخ این رشته در کشورمان عنوان نخست
و مدال طلای مسابقات قهرمانی کاپ آسیا را به دست بیاورد و جواز حضور در مسابقات
جهانی را کسب کند. خسوس کاندلاس اسپانیایی بعد از انتقادهای زیاد به جای علی صانعی
سکاندار هدایت تیم ملی فوتسال شد. خسوس در اولین تجربهاش توانست تیم ملی را بدون سر
و صدا به تورنمنت چین و مسابقات آسیایی داخل سالن ببرد و به قهرمانی برساند. ممی
بچیرویچ، سرمربی اسلونیایی تیم ملی بسکتبال، در اولین حضورش بعد از کسب سهمیه جامجهانی
2014 در ادامه توانست با شکست دادن فیلیپین در فینال، قهرمان رقابتهای آسیایی این
رشته شود. مارکو اوکتاویو، طی 2 سال حضورش توانست 4 عنوان قهرمانی در المپیک ساحلی
چین، مسابقات قهرمانی آسیا (مقدماتی جامجهانی) قطر، مسابقات فوتبال ساحلی غرب آسیا
در قشم و تورنمنت دوستانه بلاروس را به دست آورد و با بدشانسی در رقابتهای جهانی
تاهیتی و در عین شایستگی بعد از اولین حضور در جمع 8 تیم حذف شد.
بدون شک همه این افتخارات با دانش
بالا، سابقه درخشان و تسلط این جمع بر حیطه مربیگری به دست آمده که در طی مدت
کوتاهشان به خوبی پتانسیلهای ورزش ما را شناختند و با بضاعت موجود از عوامل تاثیرگذار
در رقم زدن روزهای موفقیت ورزش ما بودهاند. تعریف و تمجیدی که نمیتواند نقض
تواناییهای دیگر مربیان وطنی عرصه ملی همچون رسول خادم، محمد بنا، علی دوستیمهر،
کوروش باقری، رضا مهماندوست و... باشد. اما اینکه تعریف از این تواناییهای اظهرمنالشمس،
اجنبیپرستی قلمداد شوند و افرادی نوشتن از آنها را قلم زدن به خاطر یک مشت اجنبی
تلقی کنند، دور از انصاف است. جماعتی که هیچ موفقیت بینالمللی ندارند و با کولهباری
از ادعا به جای الگوگیری مثبت از موفقیتها و بهرهگیری از شیوههای روز دنیا، جدای
نسبت دادن موفقیتهای به دست آمده به خودشان، آنها را مورد حمله قرار میدهند.
در این فضا و افتادن ورزش
ایران روی ریل موفقیت با ترکیب خارجیها و داخلیها، وظیفه سنگین وزارت ورزش و شخص
صالحیامیری که شاید میخواهد با دست پر برای گرفتن رای اعتماد به بهارستان برود، حفظ
این ترکیب است. ترکیبی که میتواند با نگاهی مثبت از آنچه که امیری از خود نشان
داده و بهرهگیری از استعدادهای هر رشته در کنار این افراد، زمینهساز یک نسل موفق
و تداومدار بابت درخشش در جهان ورزش باشد. پس حفظ یک اجنبی که چند ده هزار دلار میگیرد
اما باعث اذعان موفقیت ورزش ما باشد و شاهد اهتزاز پرچم ایران در بلندای قلههای
مختلف باشیم ارزشمندتر از میلیارد، میلیارد هزینه از بیتالمالی است که هیچ بهره
و ثمری ندارد.