سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[پیمان] دوستی را نگه دار، گرچه دیگری آن را نگه ندارد . [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 92 مهر 17 , ساعت 3:3 عصر

گلپونه های وحشی دشتِ امیدم ، وقتِ سحر شد

خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد

من مانده ام تنهای تنها / من مانده ام تنها ، میان سِیل غمها

گلپونه های وحشی دشت امیدم ، وقت جداییها گذشته

باران اشکم روی گور دل چکیده

بر خاک سرد و تیره ای پاشیده شبنم

من دیده بر راه شما دارم / سر برکشید از خاکهای تیره ی غم

من مرغک افسرده ای بر شاخسارم / گلپونه ها ، گلپونه ها چشم انتظارم

می خواهم اکنون تا سحرگاهان بخوانم / افسرده ام ، دیوانه ام ، افسرده جانم

گلپونه  ها ، گلپونه ها ، غمها مرا کشت / گلپونه ها آزار آدمها مرا کشت

گلپونه ها نامهربانی آتشم زد / گلپونه ها بی همزبانی آتشم زد

گلپونه ها در باده ها مستی نمانده / جز اشک غم در ساغر هستی نمانده

گلپونه ها دیگر خدا هم یاد من نیست / همدرد دل ، شبها به جز فریاد من نیست

گلپونه ها ، آن ساغر بشکسته ام من

گلپونه ها از زندگانی خسته ام من

دیگر بس است آخر جداییها ، خدا را

سر برکشید از خاکهای تیره ی غم

گلپونه ها ، گلپونه ها من بیقرارم

ای قصه گویان وفا چشم انتظارم

آه ای پرستوهای ره گم کرده ی دشت

سوی دیار آشناییها بکوچید

با من بمانید ، با من بخوانید

شاید که هستی را ز سر گیرم دوباره

آن شور و مستی را ز سر گیرم دوباره




لیست کل یادداشت های این وبلاگ