امشب محرمی دیگرست و فردا کربلایی دیگر...
امشب حسینی در سوگ فرزندش و فردا علی اکبری میهمان شهادت
محرم امشب و کربلای فردا با محرم و کربلای حسین و علی اکبر
تفاوتی دارد ... اینبار پدر شهادت جگرگوشه اش
را تماشا نمی کند،اینبار پدر بدن پاره پاره علی اکبرش را در آغوش
نمی کشد.. اما حسین...حسین
مظلوم ترین پدر عالمست
حسین پایدار و استوارست در برابر ظلم اگر مظلوم است
از غریبی بسیارست و نه از تسلیم بودن در برابر ظلم
او غریبست،غریب ترین مرد خدا در زمین و
امشب مولایم رضا در سوگ علی اکبرش جوادست
من امشب مولای جانم ،رضا(ع) را به جوادش و سرورم حسین(ع) را
به علی اکبرش قسم میدهم...برای عشق برای بودن...برای
پایداری در صبر، برای شکیبایی بر روزگار
امشب باب الحوائج را به پدرش رضا(ع) و جوان کربلا را به پدرش
حسین(ع) قسم میدهم برای عشق...برای...
برای چیزی که می دانند ، می دانند که خودشان راز خواسته های منند..
گفته بودم که پناه من مولایم رضا(ع) و جدش حسین(ع) است...
مولایم و سرورم همیشه هوایم را داشته اند...
و من امشب بار دیگر قسم می خورم که همیشه دستم را در
دستتان نگه دارم...بار دیگر قسم می خورم که تمام زندگی و
انتخاب هایم را بر اساس آنچه که شما می خواهید قرار دهم...
گفته بودم که اذن دخول من حتی برای درد دل کردن با
حسین(ع) مولایم عباس است هیچ گاه نشده که بدون اجازه
عباس(ع) سرورم را صدا بزنم...
گفته بودم که هر شب تنها با خواندن زیارت سرورانم آرامش
دارم که اگر نخوانم آشفته حالم... اینها را به علی(ع) گفته بودم...
پناه من فرزندان علیند و مولایم علی همدم تنهایی من!
امشب دلم کربلا می خواهد..
امشب دلم پر می زند برای مشهدت مولا...
فردا کربلایی دیگرست...